هدف کلی این مقاله، ارزشیابی آموزش الکترونیکی در آموزش عالی ایران با استفاده از رویکرد بهینه کاوی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانشجویان چهار دانشگاه ارائه دهنده آموزش الکترونیکی در ایران (الف، ب، ج و د) بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای 702 نفر از آنان انتخاب شدند چکیده کامل
هدف کلی این مقاله، ارزشیابی آموزش الکترونیکی در آموزش عالی ایران با استفاده از رویکرد بهینه کاوی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانشجویان چهار دانشگاه ارائه دهنده آموزش الکترونیکی در ایران (الف، ب، ج و د) بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای 702 نفر از آنان انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته متشکل از ابعاد آموزش الکترونیکی (شامل امور سازمان و مدیریت، فناوری، جنبه های آموزشی، طراحی محیط ارائه، خدمات پشتیبانی، ارزشیابی، و ملاحظات اخلاقی و حقوقی) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی آن بین دانشجویان نمونه توزیع و با استفاده از روشهای آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه، داده های به دست آمده تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دانشگاه «د» با دارا بودن بالاترین میانگین در تمامی ابعاد، نسبت به سایر دانشگاهها بهترین وضعیت را داشت و از بین سه دانشگاه دیگر؛ دانشگاه «ب» در پنج بعد و دانشگاه «ج» در دو بعد از ابعاد هفتگانه آموزش الکترونیکی برتر نشان دادند. ضمن اینکه بهینه کاوی میتواند از طریق بررسی و آزمایش فرایندها و مدلها در دیگر دانشگاهها و تطبیق تکنیکها و رویکردهای آنها بیش از پیش مورد استفاده قرار گیرد
پرونده مقاله
امروزه یکی از بزرگترین مشکلات سازمانهای فناوری اطلاعات در کشورهای کمتر توسعهیافته، توجه بیش از حد این سازمانها به حوزهی زیرساخت و فناوری است. این توجه تا بدان جا بوده است که بسیاری از مدیران و سازمانها، وجود زیرساختها و فناوریهای بهروز را نشانهای از بلوغ فناو چکیده کامل
امروزه یکی از بزرگترین مشکلات سازمانهای فناوری اطلاعات در کشورهای کمتر توسعهیافته، توجه بیش از حد این سازمانها به حوزهی زیرساخت و فناوری است. این توجه تا بدان جا بوده است که بسیاری از مدیران و سازمانها، وجود زیرساختها و فناوریهای بهروز را نشانهای از بلوغ فناوری اطلاعات سازمان میدانند. اگرچه وجود امکانات فنی و زیرساختی مناسب مانند شبکه، سختافزار، نرمافزار و غیره برای ارائه خدمات مناسب و عملکرد مطلوب امری ضروری است، اما این ویژگیها نمیتواند باعث ایجاد مزیت رقابتی و افزایش بلوغ سازمان شود. حلقهی گمشده در این سازمانها که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است، چگونگی استفاده از این امکانات در جهت نیل به اهداف سازمانی است. در حوزههای مختلف، استانداردها و بهروشهای متعددی برای تعریف و بهینهسازی فرآیندها وجود دارد. یکی از مهمترین مجموعه مدلهایی که بایستی در واحدهای فناوری اطلاعات مورد توجه قرار گیرند، مدلها و چارچوبهای مربوط به حاکمیت فناوری اطلاعات هستند. حاکمیت فناوری اطلاعات بر روی پیادهسازی و مدیریت کیفیت خدمات فناوری اطلاعات بهنحویکه نیازهای کسبوکار را برآورده نماید، تمرکز دارد. حاکمیت فناوری اطلاعات توسط ارائهدهندگان خدمات از طریق ترکیب مناسبی از افراد، فرآیند و فناوری اطلاعات انجام میپذیرد. هدف این مقاله بررسی مدلها و چارچوبهای مختلف حاکمیت فناوری اطلاعات است تا با الگو برداری از این چارچوبها الگویی برای ارزیابی خدمات فناوری اطلاعات استخراج گردد.
پرونده مقاله
سيستم هاي انباره داده1 يكي از ابزارهای مديريت دانش2 و پشتیبانی از تصمیم گیری3 مي باشند. با استفاده از اين سيستم ها می توان داده هاي گسترده درسطح سازمان را گرد آوری4، استخراج5 و يكپارچه6 کرد و به کمک ابزارهايي مانند كشف دانش7 و داده كاوي8 دانش نهفته در داده ها را استخراج چکیده کامل
سيستم هاي انباره داده1 يكي از ابزارهای مديريت دانش2 و پشتیبانی از تصمیم گیری3 مي باشند. با استفاده از اين سيستم ها می توان داده هاي گسترده درسطح سازمان را گرد آوری4، استخراج5 و يكپارچه6 کرد و به کمک ابزارهايي مانند كشف دانش7 و داده كاوي8 دانش نهفته در داده ها را استخراج و تحلیل نمود. ارزیابی آمادگی سازمان برای بهره برداری از انباره داده یکی از موضوعات مورد توجه در پیاده سازی این فناوری می باشد. عدم وجود بستر مناسب در سازمان ها ، عامل مهمی است که
می تواند در موفقیت پیاده سازی سیستم انباره داده ، مشکل ساز شود. در اين مقاله پس از مرور ادبيات و تجزیه و تحلیل مقايسه ای مدلهاي ارزیابی آمادگی سازمان برای پیاده سازی انباره داده و اعتبارسنجی با آزمون فرضیه ها، مدلی مفهومی ساخته می شود. سپس از طریق تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و روش مقايسات زوجي گروهي و استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس9 به ارزيابي معيارها، زیرمعیارهای مدل و اکسپرت چویس به ارزيابي معيارها، زیرمعیارهای مدل و وزندهي آنها پرداخته شد. کارآیی و اعتبار مدل تلفیقی حاصله از تحقیق، مشتمل بر6 معیاراصلی ( نوع نیازمندی های اطلاعاتی سازمان، ساختار داده سازمان، عوامل سازمانی، مدیریت پروژه انباره داده، ساختار فنی سازمان و فرآیند های سازمان) و 23 زیرمعیار مرتبط ، با مطالعه پیمایشی بررسی و باز تایید گردید
پرونده مقاله
این پژوهش با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها به ارزیابی عملکرد سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان 18 نمونه شرکت تولیدی پرداخته است تا مشخص شود آیا اهداف تعریف شده برای سیستمهای ERP توانستهاند عملکرد بعد از پیادهسازی این سیستم را تحت تاثیر قرار دهند. با توجه به شن چکیده کامل
این پژوهش با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها به ارزیابی عملکرد سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان 18 نمونه شرکت تولیدی پرداخته است تا مشخص شود آیا اهداف تعریف شده برای سیستمهای ERP توانستهاند عملکرد بعد از پیادهسازی این سیستم را تحت تاثیر قرار دهند. با توجه به شناسایی مؤلفههای مؤثر در پیادهسازی برنامهریزی منابع سازمان با استفاده از مرور تحقیقات پیشین، مصاحبه و نظرات خبرگان شاخصهای ارزیابی عملکرد این سیستم شناسایی شدند. سپس مهمترین شاخصهای ورودی با استفاده از نظر خبرگان به روش دیمتل فازی و شاخصهای خروجی به روش تحلیل شبکهای رتبهبندی گردیدند. در این رتبهبندی شاخصهای زمان صرف شده جهت اجرا، زیر ساختهای اجرا، آموزش و اقدامات حمایتی کاربر شاخصهای برترِ ورودی، و سه شاخص افزایش بهرهوری، مدیریت صحیح منابع و میزان رضایتمندی کاربر نیز به عنوان شاخصهای برتر خروجی انتخاب گردیدند. با استفاده از شاخصهای منتخب به ارزیابی عملکرد سیستم برنامهریزی منابع سازمانِ شرکتهای منتخب پرداخته شده است. نتایج این تحقیق در شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکتها در مقایسه با بهترین شرکت شناخته شده و هر چه بهتر ساختن سیستم ERP خود مفید واقع خواهد شد.
پرونده مقاله
حوزه محتواي الكترونيكي يكي از اثرگذارترين اركان تحول ديجيتال است. براي برنامه ريزي مناسب جهت توسعه يا اصلاح روند اثرگذاري هاي اجتماعي، اقتصادی و فرهنگي در روند تحول ديجيتال، لازم است تا ارزيابي مناسبي از جايگاه محتواي الكترونيكي و وضعيت آن ارائه نمود. باتوجه به مؤلفهها چکیده کامل
حوزه محتواي الكترونيكي يكي از اثرگذارترين اركان تحول ديجيتال است. براي برنامه ريزي مناسب جهت توسعه يا اصلاح روند اثرگذاري هاي اجتماعي، اقتصادی و فرهنگي در روند تحول ديجيتال، لازم است تا ارزيابي مناسبي از جايگاه محتواي الكترونيكي و وضعيت آن ارائه نمود. باتوجه به مؤلفههاي مختلف تشكيل دهنده محتواي الكترونيكي و همچنين حوزه هاي متأثر از آن، تعیین وضعیت محتوای الکترونیکی بومی در کشور نیازمند داشتن مدلی مناسب جهت پوشش کلیه ابعاد و در نتیجه ارزیابی آن است. هدف از اين مقاله ارائه مدلي مناسب و بومي براي ارزيابي محتواي الكترونيكي در كشور است كه ضمن لحاظ نمودن برنامهها و سياست هاي مدنظر در اين حوزه، براساس زنجيره ارزش محتوای الکترونیکی، اثرگذاري شاخص هاي ارائه شده در مدل پيشنهادي براي بازیگران و ذينفعان مختلف قابل رهگيري باشد. در مدل ارزيابي پيشنهادي، هسته اصلي مدل، زنجيره ارزش محتواي الكترونيكي بوده، بطوريكه استفاده از زنجيره ارزش اين قابليت را به مدل ميدهد كه به صورت عمومي و براي كشورهاي مختلف مورد استفاده قرارگيرد. لذا در راستاي بوميسازي و تطبيق با شرايط بومي، با مطالعه کتابخانه ای و بررسی اسناد بالادستي و قوانين و مقررات موجود در كشور در حوزه محتواي الكترونيكي، مورد مطالعه و بررسي قرارگرفت. در ادامه با شناسایی نقش های مختلف زنجيره ارزش محتواي الكترونيكي و بازيگران اصلي متناسب با آن نقش ها، حوزه های اصلی محتوایی احصا گردید و مدل اصلی تحقیق تدوین شد. در ادامه با استفاده از روش تحقیق مصاحبه و گروه کانونی مدل پیشنهادی مورد تایید قرار گرفت. در نهایت نیز در قالب یک مدل اجرایی برای ارزیابی محتوای الکترونیکی بومی، شاخصهای ارزیابی محتوا متناسب با هر یک از حوزه های محتوایی و نقش های شناسایی شده از طریق مصاحبه با خبرگان تدوين شدند. مدل ارائه شده و روال اجرایی آن، برای قانونگذاران و سیاست گذاران حوزه محتوای الکترونیکی بومی این امکان را فراهم می سازد که بر مبنای نقش های مختلف بازیگران و هر یک از حوزههای محتوایی، نسبت به سنجش وضعیت محتوای الکترونیکی در کشور و بهبود آن اقدام نمایند.
پرونده مقاله
همزمان با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مفاهیم دولت و حکمرانی الکترونیک در مدیریت و اداره کشورها گسترش یافته است. دولت الکترونیک بر ارائه خدمات به ذینفعان به صورت مجازی و حکمرانی الکترونیکی بر تغییر شیوههای ارتباط دموکراتیک دولت با شهروندان تاکید دارند. لازمه موفقیت چکیده کامل
همزمان با توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مفاهیم دولت و حکمرانی الکترونیک در مدیریت و اداره کشورها گسترش یافته است. دولت الکترونیک بر ارائه خدمات به ذینفعان به صورت مجازی و حکمرانی الکترونیکی بر تغییر شیوههای ارتباط دموکراتیک دولت با شهروندان تاکید دارند. لازمه موفقیت حکمرانی الکترونیک، اطمینان از اجرای موفق برنامههای توسعه حکمرانی الکترونیک در دستگاههای اجرایی وابسته به دولت و همراستایی برنامهها در تمامی بخشهای وابسته به آن است. شناسایی زیرمولفهها و مولفههای ارزیابی حکمرانی الکترونیک علاوه بر آنکه جنبههای حائز اهمیت برای توسعه حکمرانی الکترونیک در دستگاههای اجرایی را مشخص میکند، ابزاری برای اطلاع از وضعیت پیشرفت اقدامات دستگاههای اجرایی در توسعه حکمرانی الکترونیک خواهد بود. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی زیرمولفهها و مولفههای ارزیابی پیشرفت دستگاههای اجرایی در توسعه حکمرانی الکترونیک تحت عنوان مدل ارزیابی حکمرانی الکترونیک است. بر اساس مطالعه ادبیات و نظرات خبرگان، 27 زیرمولفه ارزیابی شناسایی شده است. با ابزار پرسشنامه، اهمیت هر یک از آنها در پیشرفت حکمرانی الکترونیک در دستگاههای اجرایی کشور ارزیابی شده و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، معیارها در شش مؤلفه اصلی دستهبندی شدهاند: کیفیت حکمرانی الکترونیک، رهبری و انگیزش حکمرانی الکترونیک، بهرهوری و تسهیلگری، پشتیبانی و حمایت، مدیریت خدمات الکترونیک و قانونگذاری الکترونیک.
پرونده مقاله