هدف این مقاله، شناسایی و واکاوی پیشرانهای کلیدی پیادهسازی امضای دیجیتال در ایران با رویکرد دلفی فازی است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری اطلاعات، از رویکرد فراترکیب بهره برده است. جامعه آماری را کلیه خبرگان و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و امضای دیجیتال و مقا چکیده کامل
هدف این مقاله، شناسایی و واکاوی پیشرانهای کلیدی پیادهسازی امضای دیجیتال در ایران با رویکرد دلفی فازی است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری اطلاعات، از رویکرد فراترکیب بهره برده است. جامعه آماری را کلیه خبرگان و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و امضای دیجیتال و مقالات این حوزه تشکیل میدهند. حجم نمونه جامعه آماری خبرگان 13 نفر است که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. مقالات نیز براساس در دسترس و دانلودبودن، غیرفنی بودن و مرتبط بودن با موضوع تعداد 30 مقاله انتخاب شد. روش تحلیل دادهها با توجه به رویکرد دلفی فازی انجام شد. روایی و پایایی به ترتیب با استفاده از شاخص CVR و آزمون کاپای کوهن با ضریب 83/0 و 93/0 محاسبه و تائید شد. نتایج گواه این است که پیشرانهای کلیدی پیادهسازی امضای دیجیتال در ایران شامل 5 بعد اصلی و 30 مفهوم است که عبارتاند از 1) امنیتی (محرمانگی اطلاعات، امنیت اطلاعات، احراز هویت فرستنده، احراز هویت سند، حفظ حریم خصوصی، اعتماد میان طرفین)، 2) کسبوکاری (مدلهای کسبوکار دیجیتال، نیازهای ارتباطی سریع، مدیریت کارکنان عملیاتی، اندازه سازمان، ساختار سازمانی، منابع سازمان، فرهنگسازمانی، مدیران ارشد، اکوسیستم رقابت، حکمرانی الکترونیک)، 3) کاربری (سهولت درک شده، منفعت درک شده، رفتار مصرفکننده، سواد مصرفکننده، سبک زندگی مصرفکننده)، 4) فنی (توسعه زیرساختهای فنی، یکپارچگی سیستمها، پیچیدگی سیستمی، باکهای سیستمی، کیفیت طراحی، سرعت فنی تولید و تائید گواهی، نفوذناپذیری هکرها) و 5) قانونی (مجوزهای قانونی، قوانین مجازاتی، نهاد قانونگذار، قوانین تجارت الکترونیک).
پرونده مقاله
با گسترش فناوری بسیاری از خدمات نهادها و سازمانها به صورت الکترونیکی و هوشمند، در بستر اینترنت ارائه میگردد. پلیس نیز به عنوان یک نهاد ارائهدهنده خدمات به مردم و سایر نهادها، به دنبال هوشمندسازی خدمات خود میباشد. در همین راستا نیز سامانههای الکترونیکی و هوشمند مخت چکیده کامل
با گسترش فناوری بسیاری از خدمات نهادها و سازمانها به صورت الکترونیکی و هوشمند، در بستر اینترنت ارائه میگردد. پلیس نیز به عنوان یک نهاد ارائهدهنده خدمات به مردم و سایر نهادها، به دنبال هوشمندسازی خدمات خود میباشد. در همین راستا نیز سامانههای الکترونیکی و هوشمند مختلفی را ارائه کرده است. به دلیل عدم احراز هویت کاربران در این سامانهها، بسیاری از خدماتی که میتوانند به صورت غیرحضوری ارائه گردد، نیاز به مراجعه به دفاتر پلیس+۱۰ را دارند. محدودیت بودجه و تجهیزات برای پاسخگویی حضوری، محدودیت نیروهای پلیس و تمرکز آنها بر روی موضوعات مهم، محدودیت تعداد دفاتر خدماتی در شهرستانها و عدم دسترسی روستاها به این دفاتر، رشد روزافزون خدمات برخط و افزایش تقاضای مردم برای آن، به ویژه در شرایطی مانند بحران بیماری کرونا، سبب شده است تا نیاز به احراز هویت غیرحضوری بسیار مورد توجه قرار بگیرد. در این پژوهش، احراز هویت غیرحضوری و ضرورت استفاده از آن، روشهای تشخیص زنده بودن و بازشناسی چهره که دو فناوری مهم در این حوزه است، مرور شده است. در ادامه یک روش کارآمد از مدلهای یادگیری عمیق بازشناسی چهره برای تطبیق چهره و یک روش تشخیص زنده بودن تعاملی به وسیلهی بازشناسی گفتار فارسی ارائه شده است و در نهایت نتایج آزمایش این مدلها بر روی دادههای مربوط در این حوزه آورده شده است.
پرونده مقاله
با وجود تأکید محققان و متخصصان بر لزوم پیادهسازی امضای دیجیتال و سیر و روند پیشروی تکنولوژی به سمت دیجیتالی شدن همه امور و حکمرانی الکترونیک، همچنان ایران با چالش پیادهسازی امضای دیجیتال در سازمانهای خود روبرو است. هدف این مقاله، شناسایی و واکاوی پیشرانهای کلیدی پیا چکیده کامل
با وجود تأکید محققان و متخصصان بر لزوم پیادهسازی امضای دیجیتال و سیر و روند پیشروی تکنولوژی به سمت دیجیتالی شدن همه امور و حکمرانی الکترونیک، همچنان ایران با چالش پیادهسازی امضای دیجیتال در سازمانهای خود روبرو است. هدف این مقاله، شناسایی و واکاوی پیشرانهای کلیدی پیادهسازی امضای دیجیتال در ایران با رویکرد دلفی فازی است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، از رویکرد فراترکیب بهره برده است. جامعه آماری را خبرگان و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و امضای دیجیتال و مقالات این حوزه تشکیل میدهند. حجم نمونه جامعه آماری خبرگان 13 نفر است که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. مقالات نیز براساس در دسترس و دانلود بودن، غیرفنی بودن و مرتبط بودن با موضوع تعداد 31 مقاله انتخاب شد. روش تحلیل دادهها با توجه به رویکرد دلفی فازی انجام شد. روایی و پایایی به ترتیب با استفاده از شاخص CVR و آزمون کاپای کوهن با ضریب 83/0 و 93/0 محاسبه و تائید شد. نتایج گواه این است که پیشرانهای کلیدی پیادهسازی امضای دیجیتال در ایران شامل 5 بعد اصلی و 30 مفهوم است که عبارتاند از 1) امنیتی (محرمانگی اطلاعات، امنیت اطلاعات، احراز هویت فرستنده، احراز هویت سند، حفظ حریم خصوصی، اعتماد میان طرفین)، 2) کسبوکاری (مدلهای کسبوکار دیجیتال، نیازهای ارتباطی سریع، مدیریت کارکنان عملیاتی، اندازه سازمان، ساختار سازمانی، منابع سازمان، فرهنگسازمانی، مدیران ارشد، اکوسیستم رقابت، حکمرانی الکترونیک)، 3) کاربری (سهولت درک شده، منفعت درک شده، رفتار مصرفکننده، سواد مصرفکننده، سبک زندگی مصرفکننده)، 4) فنی (توسعه زیرساختهای فنی، یکپارچگی سیستمها، پیچیدگی سیستمی، اِشکال و خطاهای سیستمی، کیفیت طراحی، سرعت فنی تولید و تائید گواهی، نفوذناپذیری هکرها) و 5) قانونی (مجوزهای قانونی، قوانین مجازاتی، نهاد قانونگذار، قوانین تجارت الکترونیک). پیشنهاد میگردد در زمینه پیادهسازی امضای دیجیتال بهطور خاص به بازنویسی قوانین، آموزش کاربران، ایجاد فرهنگ امنیتی توجه ویژه داشت و سیاستگذاران امضای دیجیتال از شرکتهای دانشبنیان برای توسعه زیرساختها و رقابتی کردن نرمافزارهای مربوطه، دعوت به همکاری کنند.
پرونده مقاله