توسعه روزافزون ابزارهاي مولد خدمات دادهاي و لزوم ذخيرهسازي نتايج پردازشهاي بزرگ وگسترده حاصل از فعاليتهاي مختلف در خدمات شبکه ملی اطلاعات و دادههای تولیدی بخش خصوصي و شبكههاي فراگير اجتماعي، روند مهاجرت به پايگاههاي نوين با ويژگيهاي مناسب را اجتناب ناپذير كرده چکیده کامل
توسعه روزافزون ابزارهاي مولد خدمات دادهاي و لزوم ذخيرهسازي نتايج پردازشهاي بزرگ وگسترده حاصل از فعاليتهاي مختلف در خدمات شبکه ملی اطلاعات و دادههای تولیدی بخش خصوصي و شبكههاي فراگير اجتماعي، روند مهاجرت به پايگاههاي نوين با ويژگيهاي مناسب را اجتناب ناپذير كرده است. با گسترش و تغيير حجم و تركيب دادهها و شكلگيري کلان دادهها، عملكردها و الگوهاي سنتي پاسخگوي نيازهاي جديد نيستند. بنابراين لزوم استفاده از سيستمهاي ذخيرهسازي اطلاعات در قالبها و مدلهاي نوین و مقیاسپذیر را ضروري ساخته است. در اين مقاله راهكارهاي اساسي در خصوص ابعاد ساختاري و كاركردهاي مختلف پايگاههاي داده سنتي و سيستمهاي ذخيرهسازي نوين بررسي گرديده و راهكارهاي فني جهت مهاجرت از پايگاههاي داده سنتي به نوین و مناسب برای کلان دادهها ارائه ميگردد. همچنین، ويژگيهاي اساسي در خصوص پيوند پايگاههاي داده سنتي و نوين جهت ذخيره و پردازش دادههاي حاصل از خدمات فراگير شبکه ملی اطلاعات ارائه شده و پارامترها و قابليتهای پايگاههای داده در بستر استاندارد و هدوپ بررسی شده است. علاوه بر آن، به عنوان یک نمونه عملیاتی یک راهکار ترکیب پایگاه داده سنتی و نوین با استفاده از روش BSC ارائه شده و مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است و نشان داده شده است كه در مجموعه دادههای مختلف با حجم دادههای متفاوت، استفاده ترکيبی از هر دو نوع پايگاه هاي داده سنتي و نوين مي تواند بيشترين کارايی را به همراه داشته باشد.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: علیرغم حجم بسیار زیاد داده و فوایدی که استفاده از آن می تواند برای فعالیت های بازاریابی داشته باشد، هنوز نحوه بکارگیری آن در ادبیات پژوهش بصورت روشن مشخص نبوده و مطالعات بسیار محدودی در این زمینه انجام گرفته است. در این راستا ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ با بهره گیری از نظری چکیده کامل
زمینه و هدف: علیرغم حجم بسیار زیاد داده و فوایدی که استفاده از آن می تواند برای فعالیت های بازاریابی داشته باشد، هنوز نحوه بکارگیری آن در ادبیات پژوهش بصورت روشن مشخص نبوده و مطالعات بسیار محدودی در این زمینه انجام گرفته است. در این راستا ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ با بهره گیری از نظریه قابلیت های پویا به شناسایی قابلیت های پویای بازاریابی داده محور به منظور محوریت دادن به داده در شکل گیری راهبردهای بازاریابی، انجام تصمیم گیری های اثربخش و بهبود کارایی در فرایندها و عملیات بازاریابی پرداخته است. روششناسی: این پژوهش به روش ﮐﯿﻔﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﺮاﺗﮋي تحلیل مضمون و بهره گیری از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ با متخصصان این حوزه، اﻧﺠﺎم گرفته است. افراد مورد مطالعه ﭘﮋوﻫﺶ تعداد 18 متخصص حرفه ای در زمینه تحلیل داده و بازاریابی ﺑﻮده اﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮي ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه اﻧﺪ. یافتهها: ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎي این مطالعه ﻧﺸﺎن می دهد قابلیت های پویای بازاریابی داده محور شامل؛ قابلیت جذب داده های بازاریابی، قابلیت تجمیع و تحلیل گری داده های بازاریابی، قابلیت تصمیم گیری داده محور، قابلیت بهبود تجربه داده محور با مشتری، قابلیت نوآوری داده محور، قابلیت شبکه سازی، قابلیت چابکی و قابلیت ایجاد تحول داده محور می باشند. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه می تواند گامی در جهت تکامل تئوری قابلیت های پویا در حوزه بازاریابی با رویکرد داده محوری باشد. از این رو می تواند در آموزش و ایجاد قابلیت های جدید سازمانی به منظور بکارگیری کلان داده در فعالیت های بازاریابی سازمان ها و توسعه و بهبود محصولات و خدمات داده محور و بهبود تجربه مشتریان مورد استفاده قرار گیرد
پرونده مقاله
یک راهحل منطقي براي لحاظکردن همپوشاني خوشهها، انتساب مجموعهاي از درجه عضویت به هر داده است. بهدلیل کمشدن افرازها و کوچکشدن فضايجستجو، خوشهبندي فازي عموما داراي سربار محاسباتي کمتري بوده، تشخیص و مدیریت دادههاي مبهم، نویزدار و دادههايپرت نیز در آن بهسهولت انجام ميگیرد. ا چکیده کامل
یک راهحل منطقي براي لحاظکردن همپوشاني خوشهها، انتساب مجموعهاي از درجه عضویت به هر داده است. بهدلیل کمشدن افرازها و کوچکشدن فضايجستجو، خوشهبندي فازي عموما داراي سربار محاسباتي کمتري بوده، تشخیص و مدیریت دادههاي مبهم، نویزدار و دادههايپرت نیز در آن بهسهولت انجام ميگیرد. ازاینرو خوشهبندي فازي از نوع پیشرفته روشهاي خوشهبندي به شمار ميرود. اما روشهاي خوشهبندي فازي در مواجه با روابط غیرخطي دادهها ناتوانند. روش پیشنهادي این مقاله ميکوشد تا مبتني بر ایدههاي امکان پذیري، از یادگیري چندهستهاي در چارچوب نگاشتکاهش هدوپ براي تشخیص خوشههاي خطيجدایيناپذیر با ساختار کلاندادههاي پیچیده، استفاده کند. مدل یادگیري چندهستهاي قادر به کشف روابط پیچیده بین دادهاي بوده و در عین حال هدوپ ما را قادر خواهد ساخت تا به جاي تعامل با سیستم عامل و پردازنده، با یک کلاستر منطقي از پردازشها و گرههاي انباره داده تعامل داشته باشیم و عمده کار را بر عهده فریمورک بیندازیم. به طور خلاصه مدلسازي روابط غیرخطي دادهها با استفاده از مدل یادگیري چندهستهاي، تعیین مقادیر مناسب براي پارامترهاي فازيسازي و امکانپذیري، و ارائه الگوریتم در مدل نگاشتکاهش هدوپ از دستاوردهاي کلیدي مقاله حاضر ميباشد. آزمایشها برروي یکي از مجموعه دادههاي پر استفاده مخزن یادگیري UCI و همچنین برروي دیتاست شبیهساز CloudSim پیاده سازي شده است و نتایج قابل قبولي به دست آمده است. طبق مطالعات منتشر شده، مخزن یادگیري UCI براي مقاصد رگرسیون و خوشهبندي کلان داده، و مجموعه داده CloudSim براي شبیهسازي موارد مربوط به رایانش ابري، محاسبه تأخیرهاي زماني و زمانبندي انجام وظایف معرفي شدهاند.
پرونده مقاله
شبکههاي اجتماعي بهدلیل سرعت انتشار رویدادها و نیز حجم زیاد اطلاعات، به یکي از مهمترین منابع تصمیمگیري در سازمانها تبدیل شدهاند. ولي پیش از استفاده، صحت، قابلیت اطمینان و ارزش اطلاعات تولید شده توسط آنها، باید مورد ارزیابي قرار گیرد. به این منظور، بررسي اعتبار اطلاعات با چکیده کامل
شبکههاي اجتماعي بهدلیل سرعت انتشار رویدادها و نیز حجم زیاد اطلاعات، به یکي از مهمترین منابع تصمیمگیري در سازمانها تبدیل شدهاند. ولي پیش از استفاده، صحت، قابلیت اطمینان و ارزش اطلاعات تولید شده توسط آنها، باید مورد ارزیابي قرار گیرد. به این منظور، بررسي اعتبار اطلاعات با توجه به ویژگيهاي شبکههاي اجتماعي در سه سطح کاربر، محتوا و رویداد امکانپذیر ميباشد. سطح کاربر، قابل اطمینانترین سطح این حوزه ميباشد، زیرا کاربر معتبر، معمولا اقدام به انتشار محتواي معتبر مينماید. از این رو، ارزیابي سطح کاربر مورد توجه این پژوهش ميباشد.
بیشتر مقالات مرتبط به حوزۀ ارزیابي اعتبار کاربران شبکههاي اجتماعي به ارزیابي اعتبار کاربران در حالت کلي پرداختهاند و از اهداف سازماني مانند ارزیابي اعتبار کاربران به منظور یافتن افراد خلاق چشم پوشي نمودهاند. همچنین چرخه حیات کلان داده و مولفههاي مهم در فرآیند ارزیابي اعتبار کاربران کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. از این رو، این تحقیق با بررسي 50 مقاله مهم در این حوزه، مولفههاي مهم را به سه مولفه اصلي )تعیین موضوع محتوا، انتخاب ویژگيها و ارزیابي اعتبار( دسته بندي مينماید و روشها و ویژگيهاي مربوط به هر یک را مورد بحث قرار ميدهد. نهایتا یک چارچوب اولیه ارزیابي اعتبار کاربران شبکههاي اجتماعي با توجه به اهداف سازماني و چرخه حیات کلان داده ارائه گردید. هدف این چارچوب، ارائه یک راهنما مناسب به سازمانها، براي محاسبۀ میزان اعتبار کاربران در فرآیند تصمیمگیري ميباشد.
پرونده مقاله
توسعه زيرساختها و برنامههاي كاربردي به خصوص سرويسهاي همگاني در قالب رايانش ابري، الگوهاي سنتي خدمات پايگاههاي داده و روشهاي ذخيرهسازي آنها را با محدوديتها و چالشهاي جدي روبرو ساخته است. توسعه روزافزون ابزارهاي مولد خدمات دادهاي و لزوم ذخيرهسازي نتايج پردازش چکیده کامل
توسعه زيرساختها و برنامههاي كاربردي به خصوص سرويسهاي همگاني در قالب رايانش ابري، الگوهاي سنتي خدمات پايگاههاي داده و روشهاي ذخيرهسازي آنها را با محدوديتها و چالشهاي جدي روبرو ساخته است. توسعه روزافزون ابزارهاي مولد خدمات دادهاي و لزوم ذخيرهسازي نتايج پردازشهاي بزرگ وگسترده حاصل از فعاليتهاي مختلف در شبکه ملی اطلاعات و دادههای تولیدی بخش خصوصي و شبكههاي فراگير اجتماعي، روند مهاجرت به پايگاههاي داده نوين با ويژگيهاي مناسب را اجتنابناپذير كرده است. با گسترش و تغيير حجم و تركيب دادهها و شكلگيري کلان دادهها، عملكردها و الگوهاي سنتي پاسخگوي نيازهاي جديد نيستند. بنابراين لزوم استفاده از سيستمهاي ذخيرهسازي داده در قالبها و مدلهاي نوین و مقیاسپذیر را ضروري ساخته است. در اين مقاله راهكارهاي اساسي در خصوص ابعاد ساختاري و كاركردهاي مختلف پايگاههاي داده سنتي و سيستمهاي ذخيرهسازي نوين بررسي گرديده و راهكارهاي فني جهت مهاجرت از پايگاههاي داده سنتي به نوین و مناسب برای کلان دادهها ارائه ميگردد. همچنین ويژگيهاي اساسي در خصوص پيوند پايگاههاي داده سنتي و نوين جهت ذخيره و پردازش دادههاي حاصل از شبکه ملی اطلاعات ارائه شده و پارامترها و قابليتهای پايگاههای داده در بستر استاندارد پایه و بستر هدوپ بررسی شده است. به عنوان یک نمونه عملیاتی یک راهکار ترکیبی از پایگاه داده سنتی و نوین با استفاده از روش کارت امتيازی متوازن ارائه شده و مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است.
پرونده مقاله