هدف از این پژوهش شناسایی پیشبرندهها، بازدارندهها و پیامدهای كارآفرینی دیجیتال در صنعت حمل و نقل بار جادهای ایران است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی را 20 نفر از خبرگان این حوزه تشکیل دادند با استفاده از اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی نیز با استفاده از فرمول چکیده کامل
هدف از این پژوهش شناسایی پیشبرندهها، بازدارندهها و پیامدهای كارآفرینی دیجیتال در صنعت حمل و نقل بار جادهای ایران است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی را 20 نفر از خبرگان این حوزه تشکیل دادند با استفاده از اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی نیز با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری خوشهای، 170 نفر از کارکنان این صنعت به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد بررسی و تایید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از مرور سیستماتیک ادبیات و کدگذاری و نرمافزار maxqda استفاده شد و در بخش کمی از آمار استنباطی و نرمافزارهای SPSS و Lisrel استفاده شد. درنهایت 9 شاخص در 4 عامل پیش برنده، 11 شاخص در 3 عامل بازدارنده و 55 شاخص در 8 دسته پیامد استخراج شده و با استفاده از تحلیل عاملی، اولویتبندی شدند. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که مولفه سیاسی به عنوان پیشبرنده با اولویت و موانع سیاسی به عنوان بازدارنده بااولویت است. لذا نقش دولت در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.
پرونده مقاله
با وجود تأکید محققان و متخصصان بر لزوم پیادهسازی امضای دیجیتال و سیر و روند پیشروی تکنولوژی به سمت دیجیتالی شدن همه امور و حکمرانی الکترونیک، همچنان ایران با چالش پیادهسازی امضای دیجیتال در سازمانهای خود روبرو است. هدف این مقاله، شناسایی و واکاوی پیشرانهای کلیدی پیا چکیده کامل
با وجود تأکید محققان و متخصصان بر لزوم پیادهسازی امضای دیجیتال و سیر و روند پیشروی تکنولوژی به سمت دیجیتالی شدن همه امور و حکمرانی الکترونیک، همچنان ایران با چالش پیادهسازی امضای دیجیتال در سازمانهای خود روبرو است. هدف این مقاله، شناسایی و واکاوی پیشرانهای کلیدی پیادهسازی امضای دیجیتال در ایران با رویکرد دلفی فازی است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، از رویکرد فراترکیب بهره برده است. جامعه آماری را خبرگان و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و امضای دیجیتال و مقالات این حوزه تشکیل میدهند. حجم نمونه جامعه آماری خبرگان 13 نفر است که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. مقالات نیز براساس در دسترس و دانلود بودن، غیرفنی بودن و مرتبط بودن با موضوع تعداد 31 مقاله انتخاب شد. روش تحلیل دادهها با توجه به رویکرد دلفی فازی انجام شد. روایی و پایایی به ترتیب با استفاده از شاخص CVR و آزمون کاپای کوهن با ضریب 83/0 و 93/0 محاسبه و تائید شد. نتایج گواه این است که پیشرانهای کلیدی پیادهسازی امضای دیجیتال در ایران شامل 5 بعد اصلی و 30 مفهوم است که عبارتاند از 1) امنیتی (محرمانگی اطلاعات، امنیت اطلاعات، احراز هویت فرستنده، احراز هویت سند، حفظ حریم خصوصی، اعتماد میان طرفین)، 2) کسبوکاری (مدلهای کسبوکار دیجیتال، نیازهای ارتباطی سریع، مدیریت کارکنان عملیاتی، اندازه سازمان، ساختار سازمانی، منابع سازمان، فرهنگسازمانی، مدیران ارشد، اکوسیستم رقابت، حکمرانی الکترونیک)، 3) کاربری (سهولت درک شده، منفعت درک شده، رفتار مصرفکننده، سواد مصرفکننده، سبک زندگی مصرفکننده)، 4) فنی (توسعه زیرساختهای فنی، یکپارچگی سیستمها، پیچیدگی سیستمی، اِشکال و خطاهای سیستمی، کیفیت طراحی، سرعت فنی تولید و تائید گواهی، نفوذناپذیری هکرها) و 5) قانونی (مجوزهای قانونی، قوانین مجازاتی، نهاد قانونگذار، قوانین تجارت الکترونیک). پیشنهاد میگردد در زمینه پیادهسازی امضای دیجیتال بهطور خاص به بازنویسی قوانین، آموزش کاربران، ایجاد فرهنگ امنیتی توجه ویژه داشت و سیاستگذاران امضای دیجیتال از شرکتهای دانشبنیان برای توسعه زیرساختها و رقابتی کردن نرمافزارهای مربوطه، دعوت به همکاری کنند.
پرونده مقاله