هدف سرویسهای اورژانس پزشکی کاهش مرگ و میر و عوارض ناشی از بیماریها و صدمات میباشد. اعزام سریع سرویسهای اورژانس و کاهش زمان پاسخ، منجر به افزایش نرخ بقاء میشود. زمان پاسخ یکی از معیارهای مهم سنجش کارایی سرویسهای اورژانس پزشکی میباشد. روش معمول در اعزام آمبولانسها چکیده کامل
هدف سرویسهای اورژانس پزشکی کاهش مرگ و میر و عوارض ناشی از بیماریها و صدمات میباشد. اعزام سریع سرویسهای اورژانس و کاهش زمان پاسخ، منجر به افزایش نرخ بقاء میشود. زمان پاسخ یکی از معیارهای مهم سنجش کارایی سرویسهای اورژانس پزشکی میباشد. روش معمول در اعزام آمبولانسها، فرستادن نزدیکترین واحد در دسترس میباشد که این روش به کارایی در کوتاه مدت توجه میکند. یکی از روشهایی که اخیرا در زمینه اعزام آمبولانس بیان شده است، مبتنی بر تحلیل شبکههای پیچیده است. هدف این روش، اعزام آمبولانس مد نظر به تماسی میباشد که مرکزیت بیشتری نسبت به دیگر تماسها دارد، که منجر به کارایی بهتر در دراز مدت میشود. دیگر روشها در اعزام آمبولانس مبتنی بر پیدا کردن بهترین مسیر مناسب برای ماشینهای سرویسدهنده میباشد که پیچیدگی زمانی این روشها بسیار بالا میباشد. در این مقاله با استفاده از رویکردی ترکیبی و به کارگیری معیارهای مرکزیت از تحلیل شبکههای پیچیده و روشهای جستجو مبتنی بر هوش مصنوعی، روشی بهینه و نوین را برای کاهش زمان پاسخ سرویسهای اورژانسی ارائه شده است. علاوه بر این در روش پیشنهادی، اولویت اورژانسی تماسها نیز درنظر گرفته شده است، که متغیری مهم در تصمیم گیری ها می باشد. روش پیشنهادی نسبت به روشهای قبلی از محدودیتهای کمتری برخوردار بوده و نتایج شبیه سازی گسترده نیز بهبود معنیدار این روش را در مقایسه با روش های قبلی مانند روش مرکزیت و نزدیکترین همسایه، مورد تایید قرار میدهد.
پرونده مقاله
هدف سرویسهای اورژانس پزشکی کاهش مرگ و میر و عوارض ناشی از بیماریها و صدمات میباشد. اعزام سریع سرویسهای اورژانس و کاهش زمان پاسخ، منجر به افزایش نرخ بقاء میشود. زمان پاسخ یکی از معیارهای مهم سنجش کارایی سرویسهای اورژانس پزشکی میباشد. روش معمول در اعزام آمبولانسها چکیده کامل
هدف سرویسهای اورژانس پزشکی کاهش مرگ و میر و عوارض ناشی از بیماریها و صدمات میباشد. اعزام سریع سرویسهای اورژانس و کاهش زمان پاسخ، منجر به افزایش نرخ بقاء میشود. زمان پاسخ یکی از معیارهای مهم سنجش کارایی سرویسهای اورژانس پزشکی میباشد. روش معمول در اعزام آمبولانسها، فرستادن نزدیکترین واحد در دسترس میباشد که این روش به کارایی در کوتاه مدت توجه میکند. یکی از روشهایی که اخیرا در زمینه اعزام آمبولانس بیان شده است، مبتنی بر تحلیل شبکههای پیچیده است. هدف این روش، اعزام آمبولانس مد نظر به تماسی میباشد که مرکزیت بیشتری نسبت به دیگر تماسها دارد، که منجر به کارایی بهتر در دراز مدت میشود. دیگر روشها در اعزام آمبولانس مبتنی بر پیدا کردن بهترین مسیر مناسب برای ماشینهای سرویسدهنده میباشد که پیچیدگی زمانی این روشها بسیار بالا میباشد. در این مقاله با استفاده از رویکردی ترکیبی و به کارگیری معیارهای مرکزیت از تحلیل شبکههای پیچیده و روشهای جستجو مبتنی بر هوش مصنوعی، روشی بهینه و نوین را برای کاهش زمان پاسخ سرویسهای اورژانسی ارائه شده است. علاوه بر این در روش پیشنهادی، اولویت اورژانسی تماسها نیز درنظر گرفته شده است، که متغیری مهم در تصمیم گیری ها می باشد. روش پیشنهادی نسبت به روشهای قبلی از محدودیتهای کمتری برخوردار بوده و نتایج شبیه سازی گسترده نیز بهبود معنیدار این روش را در مقایسه با روش های قبلی مانند روش مرکزیت و نزدیکترین همسایه، مورد تایید قرار میدهد.
پرونده مقاله
ساختار انجمن ویژگی مشترک و مهمی در بسیاری از شبکه های پیچیده از جمله شبکه های دوبخشی است. شناسائی انجمن ها در سالهای اخیر در بسیاری زمینهها مورد توجه قرار گرفته و روشهای زیادی برای این منظور پیشنهاد شده است، اما مصرف سنگین زمان در برخی روش ها، استفاده از آنها را در ش چکیده کامل
ساختار انجمن ویژگی مشترک و مهمی در بسیاری از شبکه های پیچیده از جمله شبکه های دوبخشی است. شناسائی انجمن ها در سالهای اخیر در بسیاری زمینهها مورد توجه قرار گرفته و روشهای زیادی برای این منظور پیشنهاد شده است، اما مصرف سنگین زمان در برخی روش ها، استفاده از آنها را در شبکههای بزرگ مقیاس محدود میکند. روشهائی با پیچیدگی کمتر وجود دارند اما اکثراً غیرقطعی هستند که کاربرد آنها در دنیای واقعی را کاهش میدهد. رویکرد معمول اتخاذ شده برای شناسائی انجمن ها در شبکههای دوبخشی این است که ابتدا یک طرح ریزی یکبخشی از شبکه ساخته شود و سپس انجمن ها در آن طرح ریزی با استفاده از روشهای مربوط به شبکههای یکبخشی شناسائی شوند. این طرح ریزی ها به طور ذاتی اطلاعات را از دست میدهند. در این مقاله بر اساس معیار ماژولاریتی دوبخشی که قدرت تقسیم بندی ها را در شبکه های دوبخشی محاسبه می کند و با استفاده از معیار مرکزیت هلرنک، روشی سریع و قطعی برای شناسائی انجمن ها از شبکه های دوبخشی بطور مستقیم و بی نیاز از طرح ریزی ارائه گردیده است. روش پیشنهادی از فرآیند رأی گیری در فعالیت های انتخاباتی در جامعه اجتماعی الهام گرفته و آن را شبیه سازی می کند. نتایج آزمایشات نشان می دهد، مقدار ماژولاریتی انجمن های حاصل و دقت شناسائی تعداد آنها در روش پیشنهادی بهبود یافته است.
پرونده مقاله
ساختار انجمن ویژگی مشترک و مهمی در بسیاری از شبکههای پیچیده از جمله شبکههای دوبخشی است. شناسائی انجمنها در سالهای اخیر در بسیاری زمینهها مورد توجه قرار گرفته و روشهای زیادی برای این منظور پیشنهاد شده است، اما مصرف سنگین زمان در برخی روشها، استفاده از آنها را در چکیده کامل
ساختار انجمن ویژگی مشترک و مهمی در بسیاری از شبکههای پیچیده از جمله شبکههای دوبخشی است. شناسائی انجمنها در سالهای اخیر در بسیاری زمینهها مورد توجه قرار گرفته و روشهای زیادی برای این منظور پیشنهاد شده است، اما مصرف سنگین زمان در برخی روشها، استفاده از آنها را در شبکههای بزرگ مقیاس محدود میکند. روشهائی با پیچیدگی کمتر وجود دارند اما اکثراً غیرقطعی هستند که کاربرد آنها در دنیای واقعی را کاهش میدهد. رویکرد معمول اتخاذ شده برای شناسائی انجمنها در شبکههای دوبخشی این است که ابتدا یک طرحریزی یکبخشی از شبکه ساخته شود و سپس انجمنها در آن طرحریزی با استفاده از روشهای مربوط به شبکههای یکبخشی شناسائی شوند. این طرحریزیها به طور ذاتی اطلاعات را از دست میدهند. در این مقاله بر اساس معیار ماژولاریتی دوبخشی که قدرت تقسیمبندیها را در شبکههای دوبخشی محاسبه میکند و با استفاده از معیار مرکزیت هلرنک، روشی سریع و قطعی برای شناسائی انجمنها از شبکههای دوبخشی به طور مستقیم و بینیاز از طرحریزی ارائه گردیده است. روش پیشنهادی از فرآیند رأیگیری در فعالیتهای انتخاباتی در جامعه انسانی الهام گرفته و آن را شبیهسازی میکند. نتایج آزمایشات نشان میدهد، مقدار ماژولاریتی انجمنهای حاصل و دقت شناسائی تعداد آنها در روش پیشنهادی بهبود یافته است.
پرونده مقاله